عروس‌های مرده در فضای مجازی (سحر تبر و دیگران)

 

عروس‌های مرده در فضای مجازی (سحر تبر و دیگران)

 

سحر تبر

 

نشست مجازی «عروس‌های مرده در فضای مجازی» (سحر تبر و دیگران) با حضور دکتر شیرین ولی پوری، دکتر محمود رئوفی، دکتر فردین علیخواه، سارا باقری، محمد زینالی روز دوشنبه ۱ دی ۱۳۹۹ از ساعت ۱۷ تا ۱۹:۳۰ به میزبانی گروه مسایل وآسیب های اجتماعی انجمن جامعه شناسی ایران برگزار شد. مدیریت این نشست را دکتر احمد بخارایی برعهده داشت.

 

دکتراحمد بخارایی، جامعه‌شناس و مدیر گروه مسائل و آسیب‌های انجمن جامعه‌شناسی ایران گفت: شاهد شکل‌گیری نوعی واقعیت‌ اجتماعی هستیم. دو گروه از رده سنی نوجوان و جوان در فضای مجازی مانند اینستاگرام فعالیت می‌کنند واینرها (کسانی که با تولید محتوای طنز در اینستاگرام مشغول به‌کار هستند) با حال و هوای کمیک می‌آیند و شاخ‌ها که سلبریتی‌هایی هستند با هدف افزایش فالوور. فاطمه خویشوند (تبر)  که ابتدا واینر و بعد تبدیل به شاخ اینستاگرام شد 18ساله بود که دستگیر شد، در مهر 98دستگیر و آذر 99به 10 سال زندان محکوم شد و البته فعلاً با قید وثیقه آزاد است، امیدواریم قوه قضائیه در حکم این فرد تجدید نظر کند. او به اتهام افساد فی الارض دستگیر شده و جوانی بود که با گرافیک در فضای مجازی فعالیت می‌کرد و از شخصیت اصلی کارتون عروس مردگان (انیمیشنی که کاندیدای اسکار هم شده بود) تقلید می‌کرد. شرایط در جامعه ما به‌گونه‌ای است که افرادی مانند سحرتبر کم نیستند. باید دید آیا این هنجار شکنی است یا هنجارسازی؟


محمود رئوفی، جامعه‌شناس به‌عنوان اولین سخنران گفت: «باید پرسید چرا پدیده‌هایی مانند فاطمه خویشوند این سال‌ها به‌ویژه در بیست سال اخیر زیاد شده است؟ آیا این قبیل فعالیت‌ها در فضای مجازی هنجارشکن است یا هنجارساز؟ و این‌که چرا بچه‌های ما در ایران الگوبرداری و گروه مرجع‌شان را خارج از مرزهای ایران جست‌وجو می‌کنند؟»


وی ادامه داد: «معتقدم پشت این فعالیت‌ها یک ایده ساده وجود دارد، این‌که افراد دوست دارند مشهور شوند. این وضعیت را همه ما داریم ولیکن برای نوجوانان مهم‌تر است. اما ما در پاسخ به خواست یک نوجوان او را به حبس طولانی‌مدت محکوم کردیم، آن‌هم با جرمی مثل معاونت در افساد فی الارض، حالا باید پرسید کسی که در فساد معاون است رئیس‌اش کیست؟ معتقدم رئیس ما پدر و مادرها هستیم، یعنی نسل کهنسال و میانسال.»


این جامعه‌شناس عنوان کرد: «از منظر جامعه‌شناختی معیارها و ارزش‌ها باید از نسلی به نسل دیگر منتقل، تثبیت و نهادینه شود. اما وقتی الگوی نوجوانان از جای دیگری است، یعنی ما نسل بزرگسال در هنجارسازی و در فرایند جامعه‌پذیری ناتوان بودیم. در واقع نهادهای هنجارساز مثل خانواده، مدرسه، حکومت، موسسه‌های تبلیغی، رسانه و مطبوعات موفق نبودیم. حالا نباید این نسل را متهم کرد در واقع ما متهم هستیم. به‌تعبیر دیگر، فرهنگ و تمدن‌هایی که در برابر سوال‌های جدید پاسخ‌های کهنه را تکرار می‌کنند روبه اضمحلال خواهند رفت. ما نتوانستیم برای سوال‌های نسل جدید پاسخ‌های جدید پیدا کنیم. بدتر آن‌که آن‌ها را وارد فضاهای امنیتی، حقوقی و سیاسی کردیم.»


رئوفی در پایان یادآور شد: «از منظر نسل جدید، رفتارهای‌ آنها در فضای مجازی هنجارشکنی نیست بلکه هنجارسازی است. بنابراین باید گفت ارزش‌های ایرانی و دینی پاسخگوی نیازهای این نسل نبوده که سراغ هنجارسازی رفته است.»


بی‌اطلاعی از قوانین
در ادامه «سارا باقری»، وکیل پایه یک دادگستری با اشاره به ابعاد حقوقی موضوع نشست گفت: «کاربران فضای مجازی اطلاعات حقوقی نسبت به این فضا ندارند، آن‌ها نمی‌دانند فعالیت در فضای مجازی گاهی چه تبعات حقوقی برای‌شان دارد. مثلاً انتشار تصویری که خلاف عفت عمومی هست در قانونِ تشخیص مصادیق مجرمانه در فضای مجازی و جرائم رایانه‌ای، جرم‌انگاری شده و برایش مجازاتی درنظر گرفته شده است. اما والدین و معلم‌ها چندان نسبت به این قوانین اطلاعاتی ندارند.»


وی ادامه داد: «بالاخره بعد از 12سال قانون حمایت از کودکان و نوجوان به تصویب رسید. اگر پدر و مادرها و معلم‌ها با این قانون آشنایی داشته باشند، سبب می‌شود که کمک کنند تا  بچه‌ها کمتر در معرض خطر و بزه قرار بگیرند. خوشبختانه قانون جدید می‌تواند به کودکان کمک کند تا از حمایت‌هایی برخوردار شوند. مثلاً چند سال قبل در موردی مشابه که اعتراف خانم «مائده هژبری» (نوجوانی که به‌دلیل انتشار فیلم رقص در فضای مجازی بازداشت شد) در صداوسیما منتشر شد، جمعی از فعالان مراتب اعتراض خودمان را به گوش این سازمان رساندیم که این اقدام آن‌ها نقض حریم و آبروی افراد بوده، درمورد خانم خویشوند هم این مسأله تکرار شد، اما باتوجه به قانون جدید باید از تولید و پخش هرگونه محصولی که برای سلامت اخلاق و تربیت کودکان ضرر دارد جلوگیری شود.»


یا بمیرید یا مشهور شوید
«فردین علیخواه»، جامعه‌شناس، به‌عنوان سخنران سوم صحبت‌های خود را با طرح ایده احساس نیاز به دیده شدن شروع کرد: «امروز در همه جای دنیا تمایل زیادی به دیده شدن وجود دارد، طی دهه اخیر ظهور مواردی مانند اینستاگرام سبب شده این میل بالقوه به بالفعل تبدیل شود.

 

داشتن یک صفحه شخصی در فضای مجازی به آدم‌ها هویت متمایزی می‌دهد، شبکه‌های اجتماعی امکان تحقق «خود» را به آدم‌ها می‌دهد. برای همین عنوان سخنانم را گذاشتم یا بمیرید یا مشهور شوید.»


وی ادامه داد: «این‌که چرا این جریان در جامعه ایران فراگیر شده، باید پرسید در سایر عرصه‌ها چقدر فرصت برای دیده شدن وجود دارد؟. اگر عرصه‌های دیگر کمرنگ و مسدود شوند نیاز به دیده شدن از امکان‌های دیگر، ظهور و بروز پیدا می‌کند. بنابراین فراگیری این خواست در شبکه‌های اجتماعی نگاه آسیب‌شناسانه به‌دنبال دارد. امروز در بخش زیادی از رسانه‌های اجتماعی در ایران شاهد اقلیت‌ها هستیم، برای نمونه شما رقصیدن را در شبکه‌های اجتماعی می‌بینید، چنین کاری در کجا می‌تواند اتفاق بیفتد، جز همین رسانه‌های اجتماعی؟ بنابراین طبیعی است این اقلیت‌ها در شبکه‌های اجتماعی تلنبار‌‌ می‌شوند.


وی افزود: «اگر امروز از رویت‌پذیری در شبکه‌های اجتماعی بحث می‌شود، ابتدا بیاییم امکان رویت‌پذیری در جامعه را تحلیل کنیم، بعد به این نتیجه می‌رسیم که در جامعه فرصت برای عرضه کمتر است و شبکه‌های اجتماعی دارند بار جاهای دیگر را به‌دوش می‌کشند.


نگاه خودم به شبکه‌های اجتماعی که امروز در ایران است و هرازگاهی گفته می‌شود آن‌ها را فیلتر کنیم یا نه، این است که آن‌ها را نبندیم، چراکه این شبکه‌ها به حاشیه‌ماندگان اجازه دادند که به متن برگردند. امروز تولید محتوا دیگر انحصاری نیست. اما باید به بحث اخلاق در شبکه‌های مجازی توجه کرد، آیا من مجاز هستم به هر روشی توجه دیگران را جلب کنم؟ ما چقدر در این زمینه گفت‌وگو کردیم؟ معتقدم در مقابل پدیده فرهنگی باید با فرهنگ وارد شد، این‌جا سرباز و قاضی و زندان کمتر جوابگوی وضع موجود است.»


جامعه مجرم‌ساز
سخنران چهارم نشستِ «عروس‌های مرده در فضای مجازی» یک جرم‌شناس بود. «شیرین ولی‌پور» در سخنان خود به‌مسأله پرورش بزهکار در جامعه پرداخت و گفت: «یک مجرم ساخته اجتماع است. به تعبیر هیرشی، بزهکار وقتی متولد می‌شوید که قیود فرد نسبت به اجتماع ضعیف ‌شود. این قیود عبارتند از: وابستگی، تعهد، درگیر بودن و باورها. اما چه‌طور فرد از این قیدها دور می‌شود؟. اگر آموزش‌های صحیح و نظارت‌های لازم نباشد قیود فرد نسبت به اجتماع ضعیف می‌شود. از طرفی به تعبیر دورکهایم، آن‌چه سبب بحران‌های اجتماعی می‌شود فقر و رفاه اقتصادی نیست بلکه تغییرات ناگهانی است.»

 

وی بیان کرد: «با این مقدمه به زعم بنده در ایران یک انقلاب سیاسی اتفاق افتاد، بدون این‌که تحول فرهنگی و اجتماعی رخ دهد. مباحث اجتماعی و فرهنگی نتوانستند با همان انفجار و سرعت تحول سیاسی خودشان را با خواسته‌های متولیان سیاسی تطبیق دهند. اما حالا جامعه ما یک جامعه مجرم‌ساز است، بنابراین از حیث عدالت و اخلاق نمی‌تواند کم‌کاری خودش را با سزا دادن به بزهکاری که خودش برساخته جامعه است، توجیه کند.»


او ادامه داد: «باید پرسید با کدام مبانی حقوقی و فقهی می‌توانیم این افراد را که بزهکار شناخته می‌شوند، از زیر بار بزهکار بودن خارج کرد؟ معتقدم از لحاظ فقهی ما راهکار داریم، در بسیاری از موارد شارع مقدس بحث اثبات یک جرم را به‌قدری سخت می‌کند که اصل را بر مجازات نکردن می‌گذارد. در فرمایشات حضرت امام(ره)  خطاب به محاکم داشتیم که فرمودند به‌قدری شرایط اثبات جرم را دشوار کنید که اصلاً راهی برای اثبات نباشد، معتقدم وظیفه حاکم شرع است که از اثبات چنین مجازات‌هایی دوری کند.»


سیل نوجوانان در راه است
در پایان «محمد زینالی»، جامعه‌شناس با معرفی فضای مجازی به عنوان قلمرو سایه گفت: «ما در جامعه‌ از طریق قرار گرفتن در تجربه‌ها با مفاهیم آشنا می‌شویم، یعنی این‌که چه‌طور باید در جامعه رفتار کنیم. بنابراین واقعیت‌ها مفاهیمی هستند که در بیرون وجود دارند و در فرایند جامعه‌پذیری به درون ما منتقل می‌شوند و فرد به کمک جامعه، خودش را هدایت می‌کند. اما معتقدم ما امروز با مرگ واقعیت روبه‌رو هستیم و آن‌ها را نمی‌بینیم.


اگر خاطرتان باشد مدتی قبل‌ که تعدادی نوجوان برای آب‌بازی به پارک رفتند بسیاری آن روز گفتند که ما با کوه یخی مواجه هستیم که امروز نوک آن دیده شد، این قله یخ نشانه سیل عظیم نوجوانان است، اما ما گاهی فقط قله را قطع می‌کنیم، متاسفانه برخوردهای ما این‌گونه است.»


وی بیان کرد: «اشتباه ما این بود که فضای مجازی را به‌عنوان یک قلمرو سایه تصور کردیم، بنابراین همه رفتارها و خیال‌هایی که ما در دنیای واقعی آن را محاکمه کردیم رفتند و در فضای مجازی پناه گرفتند، جوک‌ها، رقص‌ها، سخن‌های در گوشی رفتند در فضای مجازی، نتیجه‌اش این شد که ما امروز در برخوردها، کسانی را محاکمه می‌کنیم که خودشان قربانی هستند. امروز نوجوانان وارد فضایی می‌شوند که فرهنگ بزرگسالان در آن وجود دارد و هیچ حد و مرزی برای این تفکیک نیست، اما ما با این مسأله به‌صورت وارونه عمل می‌کنیم، یعنی با حذف فیزیکی مجرم، متهم یا قربانی، از توجه عمیق به فضای مجازی گذر کردیم.»

 

انجمن جامعه شناسی ایران

 

لینک خبر:    https://tinyurl.com/2bmqb4gz

 

فایل صوتی نشست: https://drive.google.com/file/d/1v_1FJHDg7PYSAi0OAyfi-MlQj6anYfD7/view

 

فایل تصویری نشست:    https://www.youtube.com/watch?v=Q4PNExrTmZs&feature=youtu.be

۵
از ۵
۱ مشارکت کننده